راهکارهایی برای ایجاد تغییر در بیزینس
برای ایجاد تغییر در بیزینس، تا زمانی که آموختههای خود را عملی نکردهاید، هیچچیز عوض نخواهد شد. اینکه به درک درستی از اهداف خود برسید، دیدگاه خود را باهدف خود مرتبط کنید و یک برنامه ایجاد کنید کافی نیست، بلکه اجرایی کردن آن برنامه و داشتن نظم روزانه در عملی کردن آن است که اهمیت دارد. برای برخی از صاحبان کسبوکارها و تجارتها، مراحل اولیه ایجاد این تغییرات بسیار شیرین و لذتبخش است. در مرحله آموزش آنها امیدوار به نظر میرسند اما باید بدانید در مراحل پایانی این مسیر پرپیچوخم عمل به آنچه آموختهاید ابداً کار آسانی نیست. اینجاست که تفاوت بین کتابهای آموزشی بیزینس و بیزینس کوچینگ احساس میشود. البته کتابها میتوانند بسیار مفید واقع شوند و اطلاعات جدید و جالبتوجهی را در اختیار شما بگذارند، اما زمانی که خسته و ناامید میشوید قادر نیستند به شما روحیه و انگیزه بدهند، یا واکنش درست و قدمهای بعدی را برایتان مشخص کنند.
ایجاد تغییر در بیزینس با تغییر طرز فکر و رفتار
طبق گفته آلن دویچمن سومین اصل، از نو ساختن است. این بازسازی باعث میشود که به یک کارآفرین واقعی تبدیل شوید. تغییر دادن شیوه تفکرتان و درک این حقیقت که حتماً راههای بهتری وجود دارد خودش بهترین نقطه برای آغاز است. برای از نو ساختن خود نیاز دارید تفکر خود را بهنوعی از طرز فکر تغییر دهید که تفکر کارآفرینی نام دارد. هسته اصلی این طرز فکر در این جمله خلاصه میشود: بیزینس شما بازتابی از خود شماست. اندیشه شما در مورد کسبوکارتان است که به آن جهت میدهد و تلاش برای تغییر تفکراتتان درگرو انجام کارها و وظایفتان به شیوهای متفاوت است. بهبیاندیگر درصورتیکه تلاش کنید به شیوه جدیدی وظایف خود را به انجام برسانید، بهتدریج ذهن شما خلاقتر میشود و راههای جدیدتری را جستجو میکند.
تبدیلشدن به یک کارآفرین به این معنا نیست که یک تکنیسین در لباس یک کارآفرین باشید، این مسئله نتیجهای طبیعی است که حاصل اصلی این فرآیند تغییر است.
زمانی که هر مرحله را از نو میسازید و آنها را ساماندهی میکنید، بیزینس شما همراه با آن رشد میکند و قدمبهقدم خواهید آموخت که چطور متفاوت رفتار کنید. پسازاینکه این مراحل به حد کافی تکرار شد بیزینس شما به آنچه که همیشه در ذهنتان بود تبدیل شده است و مسیر زندگی شما به گونهای غیرقابلتصور تغییر خواهد کرد.
مزایای ایجاد تغییر در بیزینس
تصور کنید اگر در شرکتها و سازمانها هیچ تغییری ایجاد نمیشد، احتمالاً هنوز هم شاهد این بودیم که مدیران مکاتبات را به منشی شرکت دیکته میکردند، سپس متن را ویرایش و با پست ارسال میکردند. میبینید که این وضعیت آنهم در دنیای پیشرفته امروزی، یک اتلاف وقت تمامعیار است. تغییر نتیجه ایست که از تطابق با تکنولوژی روز حاصل میشود و بر اساس آمارهای نشریه فوربس در اکثر سازمانهای معتبر جهان رخداده است. تغییر یا تطابق با تکنولوژی در ابتدا ممکن است برای برخی افراد خیلی خوشایند به نظر نرسد، اما درنتیجه خواهید دید که موجب افزایش خلاقیت و همچنین افزایش سرعت انجام کارها خواهد شد.
تکنولوژی همچنین نحوه ارتباطات ما را تحت تأثیر قرار داده است. در حال حاضر هیچ شرکتی از تلفنهای غیر سیار استفاده نمیکند، بوق اشغالی در کار نیست و نیازی نیست تا آزاد شدن خط مرتباً شمارهگیری کنید و منتظر بمانید. دیگر هیچ بیزینسی وجود ندارد که برای استخدام کارمند، در روزنامه آگهی منتشر کند و با تکتک متقاضیان مصاحبه حضوری انجام دهد. امروزه این امور بهصورت آنلاین انجام میگیرد و به لطف اینترنت سرعت انجام اموری ازایندست، افزایش چشمگیری داشته است.
تکنولوژی رو به رشد امروز، به سازمانها، شرکتها، و کسبوکارها این امکان را داده است که بیشتر، بهتر و مؤثرتر از گذشته به فعالیت خود بپردازند. مسلماً نتیجه این فعالیتها افزایش بازدهی و سوددهی بیشتر خواهد بود که البته برای هر بیزینسی در هر جای جهان مطلوب است.
تغییر مداوم تقاضای مشتریان
در سالهای گذشته انجام امور در ساعات کاری برای مشتریان راضیکننده بود، اما در حال حاضر از شما انتظار میرود که بهصورت ۲۴ ساعته و بدون تعطیلی خدمات خود را ارائه دهید. اینکه از طریق گوشیهای هوشمند همیشه و در همهجا برای مشتریان در دسترس باشید، یک معامله برد-برد است. در این صورت هم خدماتدهنده و هم دریافتکننده خدمات در کمترین زمان و بدون اتلاف زمان و انرژی به هدف خود رسیدهاند.همچنان که جهان متحول میشود، نیازهای مشتریان نیز تغییر میکند و افزایش مییابد. همچنین تقاضاهای جدید برای محصولات یا خدمات جدید ایجاد میشوند. بهاینترتیب گستره وسیعی از فرصتها برای شرکتها فراهم شده است تا پاسخگوی این نیازها باشند. این مسئله میتواند نتایج پرباری را برای تمامی کسبوکارها، اعم از کسبوکارهای خرد و کلان به دنبال داشته باشد.
تغییر اقتصاد جهانی، عامل ایجادتغییر در بیزینس
اقتصاد میتواند هم ازنظر مثبت و هم از جنبه منفی بر روی سازمانها اثرگذار باشد که هردوی آنها شرایطی استرسزا را رقم میزنند.
یک اقتصاد قوی باعث ایجاد تقاضای بیشتر برای محصولات یا دیگر خدمات خواهد شد که بهاینترتیب لازم است شرکتها توسعه پیدا کنند. در انتها این مسئله افزایش کارمندان و تجهیزات را در پی دارد. این روند باعث ایجاد فرصتهای جدید برای کارمندان یا کارجویان میشود اما برای مدیران چالشبرانگیز خواهد بود.
از طرف دیگر یک اقتصاد ضعیف تبعات منفی بسیاری به دنبال دارد. در این شرایط مدیران بیزینسها مجبور به گرفتن تصمیمات دشوار و پیچیده میشوند که میتواند بر روی کارمندان و کارگران اثرات منفی داشته باشد. این بُعد منفی ایجاد تغییر در بیزینس، حقوق و پاداش کارمندان و کارگران را در بر میگیرد و خطر از دست دادن شغل نیز نگرانی دیگری است که برای آنها وجود خواهد داشت. میبینید که مدیریت شرایط در هر دو حالت دشوار است و ادامه فعالیت بهعنوان یک برند معتبر و جلب رضایت مشتریان در این موقعیتها بسیار پیچیده خواهد بود.
ایجاد تغییر در بیزینس به معنای افزایش فرصتهاست
اهمیت تغییر در حیطه کسبوکار، این فرصت را در اختیار کارمندان قرار میدهد که مهارتهای جدیدی فرابگیرند و خلاقیت و هوش خود را به چالش بکشند. بهاینترتیب با ایجاد ایدههای جدید، بیزینس نیز منتفع خواهد شد.
آماده کردن کارمندان برای پذیرش تغییرات، ارائه ابزارها و آموزشهای جدید را شامل میشود تا بتوانند از این طریق مهارتهای جدیدی یاد بگیرند.
آموزشها میتوانند در قالب یک کلاس یا بهصورت آنلاین انجام شوند. به اینترتیب کارفرمایان میتوانند شکاف ایجادشده بین مهارتهای موردنیاز و اطلاعات کارمندان را به بهترین نحو پر کنند.
دیدگاهتان را بنویسید