آشنایی با تفکر طراحی
اگر بخواهیم خیلی ساده به موضوع نگاه کنیم، تفکر طراحی روشی قدرتمند برای حل تیمی مسایل دشوار است. این روش به انسانها و نمونههای اولیه اولویت میدهد. تفکر طراحی روشی تکرارشونده است که تیمها را به سمت راهکارهایی «خواستنی، شدنی و ماندنی» سوق میدهد. برتری تفکر طراحی در کسبوکار در این است که میتواند مسایلی را که به خوبی تعریف نشدهاند را به طور موثر حل کند. این دست مسایل، که با عنوان مشکلهای شرور نیز شناخته میشوند، معمولاً مرتبط با نیازهای انسانی هستند که نمیتوان آنها را به شکل سیستمهایی که ورودی و خروجی دارند مدلسازی کرد. مشکلهای شرور در ذات خود مبهم هستند و مقایسه و بحث کردن در موردشان شاید ممکن نباشد.
در دنیایی مملو از ابهام و با سرعت بالای تحولات، تفکر طراحی رویکردی نوآورانه برای پاسخ دادن به چالشهای پیچیدهٔ کسبوکار به شمار میرود. در این وبینار با این رویکرد نوآورانه آشنا میشویم و مسیر ورود به دنیای تفکر طراحی را فرا میگیریم.
چرا تفکر طراحی؟
۱. توجه افراطی به نیازهای انسانی
هدف تفکر طراحی ایجاد راهکارهایی است که خواستنی، شدنی و ماندنی باشند. همپوشانی این سه شاخص که با عنوان سه لنز طراحی انسانمحور نیز شناخته میشوند موجب میشود تیمها تلاش خود را روی ساخت محصولاتی متمرکز کنند که مشتریان آنها را میخواهند. یک طراح همواره با این سه پرسش روبرو است:
- آیا این راهکار از دیدگاه کاربر خواستنی است؟ آیا این راهکار به نیازهای کاربر پاسخ میدهد؟
- آیا این راهکار از دیدگاه مالی ماندنی است؟ آیا پیادهسازی این راهکار توجیه اقتصادی دارد؟
- آیا این راهکار از دیدگاه تواناییها شدنی است؟ آیا منابع، زیرساخت و دانش لازم برای پیادهسازی راهکار را در اختیار داریم؟
تفکر طراحی با لحاظ کردن این سه شاخص به تیمها کمک میکند تا با مسایل پیچیده مواجه شوند و منافع ذینفعان را تامین کنند. نقطهٔ شروع هر فرایند طراحی، لحاظ کردن نیازهای انسانی و اطمینان از خواستنی بودن راهکارها است.
دیدگاهتان را بنویسید