به گزارش روابط عمومی مرکز توسعه کسب و کار های نوین جوانان وندا:
سازمان ها به طور فزاینده ای با تغییرات سریع و فشارهای تجارت در «عصر دیجیتال» به چالش کشیده می شوند. ماشین ها و رباتیک ماهیت و نحوه ی کاری که مردم انجام می دهند را تغییر می دهند. توانایی برقراری ارتباط و همکاری با همکاران برای حل مسائل پیچیده یک مزیت است و اثر بخشی راه حل‌های مبتنی بر کوچینگ برای توسعه این مهارت‌ها ثابت شده است. به طور خاص، کوچینگ گروهی عملکرد تجاری را بهبود می دهد….
روندهای کوچینگ
برای شروع، درک زمینه این روند بسیار مهم است. بر اساس گزارش ریدلر در سال ۲۰۱۶، تجزیه و تحلیل روندهای کوچینگ، نشان داد که ۳۲ درصد از سازمان ها کوچینگ گروهی را بکار می بردند و ۴۷ درصد در نظر داشتند از آن در سه سال آینده استفاده کنند. در یک مطالعه موردی، شرکت کنترل آفات رنتوکیل یکی از موفق‌ترین سال‌های خود را سپری کرد و معتقد بود بکارگیری یک رویکرد یادگیری ترکیبی که شامل مربیگری گروهی می‌شد، به این نتایج کمک کرد.
کوچینگ گروهی
اصطلاح “کوچینگ گروهی” در اواخر دهه ۲۰۰۰ محبوبیت پیدا کرد. در کتاب «چگونه فرهنگ کوچینگ ایجاد کنیم»، من و جیلیان جونز، نویسنده همکارم، تعریفی از کوچینگ فردی را برای ایجاد یک تعریف ساده از کوچینگ گروهی اقتباس کردیم:
” یک گفتگوی گروهی کوچک که در آن مربی به عنوان تسهیل کننده برای شرکت کنندگان عمل می کند. به طوری که آنها یاد بگیرند، بینش کسب کنند و در جهت یک نتیجه خاص و مورد توافق اقدام کنند.”
“کوچینگ تیمی” نیز به یک اصطلاح رایج تبدیل شده است و گاهی اوقات با کوچینگ گروهی اشتباه گرفته می شود. کوچینگ تیمی معمولاً به گروهی از افراد گفته می شود که با یکدیگر برای یک نتیجه مشترک کار می کنند و احتمالاً مدت طولانی پس از اتمام کوچینگ نیز به کار با هم ادامه می دهند. به عنوان مثال، تیم های چابک در طول یک پروژه توسعه با هم کار می کنند و کوچ چابک تا زمانی که تیم برای کوچینگ خود آماده شود، با آن کار می کند.
در کوچینگ گروهی، کوچی ها می‌توانند از بخش‌های مختلف سازمان باشند و نقش‌های متفاوتی (معمولاً در یک سطح) داشته باشند و فقط در طول جلسات کوچینگ با هم کار کنند. اگرچه کار روزانه آنها معمولاً نامرتبط است، با این حال، شرکت کنندگان ممکن است بین جلسات برای کوچینگ همتا به همتا و حمایت از یکدیگر، دیدار هایی داشته باشند.
مزایای کوچینگ گروهی
سازمان هایی که کوچینگ گروهی را مد نظر دارند ابتدا باید مشخص کنند که چگونه مزایای این رویکرد را اندازه گیری می کنند. شرکت کنندگان هم به دنبال مزایایی از تجربه کوچینگ گروهی هستند. این انتظارات اساس توافقی را در مورد آنچه کوچینگ به دنبال دستیابی به آن است تشکیل می دهد. سازمان‌ها ممکن است مربیگری گروهی را به عنوان بخشی از یک برنامه ی مبتکرانه گسترده‌تر، برای حمایت از افرادی که تحت تأثیر آن قرار گرفته‌اند یا حفظ یادگیری پس از یک برنامه آموزشی در نظر بگیرند. در طول جلسات کوچینگ گروهی، افراد می توانند مهارت های بازخورد، موقعیت های ایفای نقش که در حال حاضر با آنها سروکار دارند را تمرین کنند، افکار خود را در مورد تغییر به اشتراک بگذارند یا از طریق ایده ای که می خواهند اجرا کنند صحبت کنند.
به عنوان مثال، برای کوچینگ گروهی با هدف حفظ یادگیری پس از یک برنامه آموزشی، می توان به چنین نتایجی دست یافت:
- یاد بگیرید چگونه کوچ یکدیگر باشید و از یکدیگر حمایت کنید. تجربه فرآیند کوچینگ گروهی به این معنی است که شرکت کنندگان از طریق انجام دادن یاد می گیرند. آنها یک تجربه واقعی از کوچینگ و فرصت هایی برای هدایت یکدیگر برای تمرین این مهارت ها دارند.
- یک جامعه مشترک ایجاد کنید و همکاری را تقویت کنید. شرکت‌کنندگان همکاری را در عمل تجربه می‌کنند و می‌توانند آنچه را که یاد می‌گیرند در عمل به کار گیرند.
- پاسخگو باشید و حمایت کنید. این گروه به عنوان کانون مسئولیت پذیری برای شرکت کنندگان و مکانیزمی پشتیبانی برای به اشتراک گذاشتن نگرانی ها، ناامیدی ها و موفقیت ها با شرکت کنندگان دیگر عمل می کند.
بطور کلی سه عامل کلیدی وجود دارد که سازمان ها باید قبل از بکارگیری کوچینگ گروهی در نظر بگیرند: هدف، اصول و تمرین.
هدف
کوچینگ گروهی نیازمند زمان و انرژی است، بنابراین داشتن هدف مشخص برای موفقیت ضروری است. چرا به کوچینگ گروهی فکر می کنید؟برای مثال، رنتوکیل تصمیم گرفت از کوچینگ گروهی به عنوان بخشی از رویکرد یادگیری ترکیبی برای برنامه توسعه رهبری کلیدی خود استفاده کند.
اصول
اصول دستورالعمل هایی برای استفاده از کوچینگ گروهی هستند. به عنوان مثال، شرکت کنندگان در مورد چه گروه هایی که به آن ملحق می شوند چه عنصر انتخابی دارند؟ همچنین نحوه ی حمایت سازمان از کوچینگ با این اصول مشخص می شود. به عنوان مثال، چگونه جلسات کوچینگ را در ارتباط با وظایف معمول تجاری اولویت بندی می کنید؟
تمرینات
در حالی که بیشتر تمرینات در طول خود کوچینگ اتفاق می افتد، آن ها به اصولی مربوط می شوند که سازمان اتخاذ کرده است. پنج تمرین مرتبط بهم وجود دارد که به ایجاد فضایی برای گفتگوی مؤثر کمک می کند. آنها توسط گروه و با ارجاع به اصول تعیین شده توسط سازمان ایجاد می شوند.
- مرزبندی تعیین می کند که چه چیزی در محدوده کوچینگ گروه است. به عنوان مثال، اگر کوچینگ مربوط به حفظ آموزش رهبری باشد، هر چیزی که به آن آموزش رهبری مرتبط نباشد خارج از محدوده است.
- ایمنی روانشناختی شامل ایجاد روش هایی است که افراد احساس می کنند می توانند ریسک کنند و صحبت کنند. این مفهوم کاملاً با محرمانگی همسو است، اما مشابه آن نیست.
- مسئولیت پذیری: آیا شرکت کنندگان می توانند برای عمل به یکدیگر وابسته باشند؟ اگر شرکت کنندگان حاضر شوند و اقدامی نکرده باشند چه اتفاقی می افتد؟
- تعهد یعنی وقت گذاشتن برای حضور و شرکت در جلسات. حضور فیزیکی و ذهنی.
- رازداری اغلب موضوعی است که بسیار حساس است. آیا آنچه شرکت کنندگان در جلسات می گویند محرمانه می ماند؟
- اگر چیزی پیش بیاید که به اشتراک گذاری گسترده تری نیاز داشته باشد، چه اتفاقی می افتد؟ سازمان برای بازخورد در مورد فرآیند کوچینگ به چه چیزی نیاز دارد؟ چه کسی این بازخورد را ارائه خواهد کرد؟
رشد از طریق کوچینگ
دستیابی به نتایج بهتر از طریق کوچینگ گروهی امکان پذیر است. ادغام این رویکرد با سایر تاکتیک‌ها انسجام ایجاد می‌کند و کمک می‌کند درک کنید دقیقا کجا قرار می گیرد.
“کم کم شروع کنید و گسترش دهید” مهم ترین اصل کوچینگ گروهی است. آزمایش آن به عنوان بخشی از یک رویکرد یادگیری ترکیبی، داده های مفید و نکات یادگیری را برای تکرار و بهبود فراهم می کند. داشتن یک هدف مشخص، گروه های کوچینگ را برای دستیابی به موفقیت منسجم می سازد.